درنگ - نیرنگ
از ویکی زروان
اصل فرشگرد
- کنش خودمختار و درونزاد، که در شکل آرمانی اش به شکل داو نمود می یابد، در اکنون انجام می پذیرد و به نوسازی هستی می انجامد.
- داو و کنش موثر به دگرگون شدن شکل هستی منتهی می شوند و لحظه ی بروز این تأثیر فرشگرد نامیده میشود.
- در اکنونی که جایگاه فرشگرد است، دو نیروی متضاد با یکدیگر درگیر هستند.
- یکی نیروی درونزاد، خودجوش و خودمختارِ من که از سطح روانی و زیستی برمی خیزد
- دیگری نیروی برونزاد، غیرشخصی و هنجارینی که از سطوح اجتماعی و فرهنگی ناشی میشود.
- در صورتی که نیروی نخست غالب شود، اکنون به وقفه ای برای برگزیدنِ رفتار خویش تبدیل می شود و در این حالت آن را درنگ می نامیم که با خویشتنداری پیوند میخورد.
- اگر نیروهای بیرونی و هنجارین چیره شوند، رفتار به عمل تبدیل میشود و زیر تأثیر نظام های بیرون از من تعیین میشود.
- در این حالت، آن وقفه از میان میرود و کردار به واکنشی در برابر نیروهای بیرونی تبدیل میشود. زمینه ی این رخداد را نیرنگ می نامیم.
- نیرنگ زمینه ای است از جنس زمان که سلطه در آن جاری میشود و از من مرکززدایی میکند.
- درنگ زمینه ای است که جایگاه داو بستن است و ظهور فرشگرد را ممکن می سازد.
سلطه پذيری
- سلطه، محدود شدنِ دامنه ى انتخابهاست، و در اثر بروز وقفه هاى معنامحور هنگام صدور رفتار ایجاد مى شود.
- کنشگر، هنگامى که با تنشى روبه رو مىشود، پهنه اى از گزینه ها را در برابر خویش مى یابد.
- تنش در این معنا بسط دهنده ى فضاى حالت رفتارى، و بنابراین عاملى است که قدرت را افزایش مى دهد.
- کنشگر معمولا تنش را با واسطه ى معناهاى هنجارین درک مى کند، و بنابراین بخش عمده اى از گزینه هاى رفتارى را به دلیل خارج ماندن از قلمرو معناهاى هنجارین نادیده مى گیرد.
- معناهاى هنجارین، آنقدر کنشگر را در حالت تعلیق و محاسبه نگه مى دارند که زمانِ بحرانى براى انتخاب بخش عمده اى از گزینه ها سپرى مى شود، و امکان هاى رفتارى به محدوده اى کوچکتر ــ قلمروى رفتارى هنجار ــ کاهش مى یابد.
- این چروکیده شدنِ فضاى حالت رفتار، زیر تأثیر قدرتهاى هنجارین، سلطه است.
تله ی ملکوس
- من با تسلیم شدن به سلطه از کنش و داو دست میشوید و اسیر نیرنگ سلطه میشود.
- در نتیجه مرکز خود را از دست می دهد و به مقلد رفتارهای هنجارینِ پیرامونش تبدیل میگردد.
- در نتیجه به جاى آن که من تنش ها را مدیریت کند، تنشها من را مدیریت مى کنند.
راهبرد جمشید
- من درنگ را درمی یابد و از زیر بار سلطه میگریزد.
- به این ترتیب، به کنش دست می یازد و فرشگرد را پدید می آورد.
پرسش
- شیوه ی چفت و بست شدنِ انضباط با زمان چیست؟
- قدرت چگونه در اکنون زاده میشود؟
- نهادهای هنجار ساز چه ارتباطی با اکنون برقرار می کنند؟
- آیا میتوان کارکرد اصلی این نهادها را ترشح سلطه از راه نیرنگِ نابودسازنده ی آن درنگ دانست؟
تمرین
- گاه شخص هنگام تصمیم گیرى های مهم آنقدر تردید یا مکث میکند تا سیر وقایع تنها یک گزینه را برایش باقى بگذارد؟
- آیا چنین تجربه ای داشته اید؟ چرا چنین شده است؟ پاسخ خود را تحلیل کنید.