روابط علّی

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو

بخشی از کتاب زبان، زمان، زنان

روابط علّی

  • پیشفرض عمومی حاکم بر علم زبانشناسی آن است که، پیکره ی زبان با نظامهای نمادین یا پیکره های کاربردی دیگر، ارتباطی علّی دارد.
  • شکل کهن و کلاسیک، آن است که طبیعت علت غایی و مرجع بنیادینِ دستگاه های زبانی است. بر مبنای این پیشفرض، که در بند اول و دوم همین توه مزدایی به آن اشاره شد، طبیعت، یعنی جهان عینی خارجی، مرجعی غایی است که به شکلی علی، پیدایش نشانگانِ زبانی را ممکن می سازد.


  • این بدان معناست که به عنوان مثال در جهان خارج، پدیده ای نوظهور، مانند عنصری جدید یا جانوری تازه، مشاهده میشود و نامگذاری و رمزگذاری آن را در درون ساختار زبانی ضروری میسازد.
  • به این ترتیب، نظام زبانی با افزایش دامنه ی خود و با افزون کردنِ یک واژه که به آن امر نوظهور ارجاع دهد، واکنش نشان می دهد.
  • در این دیدگاه نظام زبانی امری منفعل و کنش پذیر است که تحتِ تاثیر تجربیات ما از جهان عینیِ خارجی می بالد و بزرگ میشود و خزانه ی نشانگان خود را افزایش می دهد. این نگرش کلاسیک در مورد مفهوم زبان امروزه چندان مورد پذیرش نیست.


نکته: تحلیل هایی که در مورد الگوی ظهورِ مفاهیمِ جدید در زبان و پیدایش نشانگانِ تازه در بافت های زبانی انجام شده، نشان میدهد که پیچیدگی روابط میان نشانگان از این ارتباط یکسویه و ساده فراتر می رود



دیدگاه چپگرایانه

  • نظام های اجتماعی، و نه ساختارهای طبیعی، هستند که رابطه ی علی را با "زبان" برقرار میکنند.
  • مارکس : فرهنگ همچون روبنایی است که به شکلی علی با زیربنای اقتصادی و سخت افزارِ نظام اجتماعی ارتباط برقرار می کند. به این ترتیب، هر نظام اجتماعی، بسته به موقعیتی که در حوزه ی اقتصاد و تولید دارد و بر مبنای جایگاه خود در سیر تاریخی تحولِ نیروی کار و صنعت، نظام رمزگذاری خاصی را ابداع میکند که این همان زبانی است که در آن جامعه رواج می یابد.
  • نگرش مارکسیستی معتقد است که روابط علی به همان شکل سابق همچنان وجود دارد، منتها این روابط از نظام اجتماعی برمی آیند، نه از تجربیات خامِ طبیعی ما


نگرش ساختارگرایی سوسور

  • زبان نظامی مستقل و خودمختار است که تمایزها و تفاوتهای درونی خود را رمزگذاری می کند. به این ترتیب، رابطه ی علی ای که با جهان خارج پیدا میکند، بسیار فعال و کنشگرانه است.
  • طبق نگرشهای ساختارگرایانه ی جدید، نظامهای اجتماعی و ادراک ما ِ از جهانِ عینیِ خارجی، تحت تأثیر ساختارهای زبانی شکل می گیرد و پیکربندی میشود. به عبارت دیگر،
  • در اینجا نیز نوعی رابطه ی علی مفروض است که اینبار در جهتی واژگونه جریان می یابد. به این معنی که نظام های زبانی، در جریان رمزگذاریِ مفاهیم و تمایزهای درونی خود، به بخشهایی از جهان خارج و زندگی اجتماعی دست اندازی می کنند و گرهگاه هایی از تجربیات روزانه ی ما در جهان خارج را رمزگذاری و پیکربندی و ساماندهی می نمایند. به این ترتیب، چیزها و رخدادها صاحبِ نام میشوند و در درون بافت زبانی هضم میگردند، اما این جریان روندی است که به طور فعال از درون نظام زبانی هدایت میشود.
  • از دید ساختارگرایان، نظام اجتماعی و روابط خویشاوندی و حتی ادراکی را که ما در مورد پدیدارهای طبیعی و رده بندی امور عینی داریم نیز امری برآمده از زبان و محکوم به زبان است



نگرش فلسفی پدیدارگرایی

  • دیدگاه دیگری که از ساختارگرایی تاثیر پذیرفته، اما از آن فراتر رفته، نگرش فلسفی پدیدارگرایانه است.
  • هایدگر که بزرگترین سخنگوی این جریان محسوب میشود، حتا زبان را دارای ماهیتی هستی شناسانه دانسته است. او "من" سوژه را از نو تعریف کرده و در این بازسازی بنیادین، پیوند میان دازاین و زبان و زمان را در کانون توجه خود قرار داده است.
  • در بیشتر این نگرشها، شکلی از ارتباط علی میان زبان و سایر هستندگان پیش فرض گرفته شده است. این ارتباط ممکن است طبق نگرش کلاسیک از جنسِ تاثیر جهان بر زبان باشد، یا مطابق برخی از دیدگاه های ساختارگرا و پدیدارگرا بر تاثیر زبان بر جهان تاکید کند.



نگرش سیستمی