كالبدشناسى منش: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۴۸: سطر ۴۸:
 
[[علم ؛ اخلاق]]
 
[[علم ؛ اخلاق]]
  
«من» پيچيده ترين رابطه را با خودش برقرار میكند. قانونى در
+
[[زيبايى شناسى]]
سيبرنتيک هست كه بر مبناي آن شناخت كامل يک سيستم، تنها، توسط سيستمى ممكن است كه از موضوع شناسايى پيچيدهتر باشد. به اين  
+
 
ترتيب، عدم قطعيتى بنيادين در شناخت «من» از «من» وجود دارد. قدرت
+
 
شناسايى من، هنگامى كه خودِ »من« موضوع قرار مىگيرد، كمينه مىشود.  
+
 
به اين ترتيب، همواره ابهامى در مورد معيار اعتبار گزارههاى منسوب به
+
حال مى توان به شكلى دقيقتر به مفهوم دستور نگريست. دستور، چنان
»من« وجود دارد.
+
كه گفتيم، تغييرى رفتارى را در حامل انسانىِ منش ايجاد مىكند. اين
تنها محور درونىاى كه مىتواند به عنوان مبناى شكستن تقارن ميان
+
تغيير رفتارى، با توجه به همانندساز بودن منش و ارزشى كه بايد قاعدتاً در
رخدادها مورد استفاده قرار گيرد و به عنوان دستاويزى براى پيكربندى
+
راستاى بقاى اطالعات آن داشته باشد، به طور غيرمستقيم تكثير خودِ منش
شناخت »من« از »من« به كار گرفته شود، روندهاي جاري در سطح روانی
+
را هم ايجاب مىكند. دستور مىتواند، بر مبناى يكى از سه قلمرو يادشده،
است كه با محوريت لذت سازماندهی میشوند. اين محور شبكهاي فراگير -
+
الگوى رفتارى ميزبان خود را دگرگون سازد.
ولى ابهامآميز- از معانى را در اطراف خود گرد آورده است كه روى هم رفته
+
اگر منشِ حاوي دستور، مدعىِ بيان حقيقت در مورد جهان خارج
نظام زيبايىشناختى فرد را تشكيل مىدهند. مجموعهاي از گرايشها، كه  
+
باشد، دستور معيارهايی عقالنى و مستدل را اعمال مىكند. كسى كه چنين
معموالً تا سطح گزاره صورتبندي نمىشوند، بر محور شكست تقارن ميان
+
دستورى را اجرا مىكند، در انطباق با منطق خاص نظام دانايىاش، رفتارى
زشت/ زيبا سازمان يافتهاند و قلمرويى از شناخت را تعيين مىكنند كه
+
عقالنى را از خود بروز مىدهد. در روزگار ما، كسى كه بر منطق درونى نظام
زيبايىشناسى نام گرفته است.
+
دانايىاش آگاهى داشته باشد نگرشى نقادانه نسبت به اعتبار و صحت منش
به اين ترتيب، در مدل ما هگل و كانت در ميانهى چهارراهى كه لذت
+
يادشده دارد و آن را با بدبينى و ترديد مىپذيرد. با وجود اين، بخش
پاسبان آن است به هم مىرسن
+
عمدهى اعضاى يک جامعه فاقد اين خودآگاهى هستند و به سادگى
 +
گزارههاى علمى را به عنوان حقايق مىپذيرند و آن را به عنوان اظهار نظر
 +
تكثير مىكنند.
 +
اگر دستور بار اخالقى داشته باشد - يعنی منشِ آن به كنش متقابل با  
 +
ديگرى مربوط باشد - بسته به منطق خاصِ نظامِ اخالقى فرد، رفتارى خوب
 +
و شايسته را پديد مىآورد. كسى كه اين گزاره را تكثير مىكند، اين كار را
 +
به عنوان موضعگيرى انجام مىدهد و رفتارش در ردهى كنشهاى
 +
اصالحگرانه جاى مىگيرد.
 +
دستورى كه بار زيبايىشناختى دارد، به دليل ارجاع درونىاش، كمترين
 +
بخت را براى پذيرفته شدن توسط ديگرى داراست. چنين دستورى به

نسخهٔ ‏۱۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۱۰

منشها هم مثل هر سيستم همانندساز و خودزاينده ى ديگرى، در مسير تكامل خود سلسله مراتبى از پيچيدگى را در درون خود ايجاد مى كنند. يكى از راه هاى دستيابى به دركى دقيقتر از مفهوم منش و عناصر سازنده ى آن، بررسى همين سطوح پياپىِ سلسله مراتب است؛ سطوحى كه از برهم نهاده شدنشان ساخت پيازگونه ى منش پديد مىآيد.

نمادها، خرد ترین واحد حمل معنا

كنش متقابل نمادين لومان

مغز؛ پیچیده ترین چیز شناخته شده در هستی

آغازگاه زایش منشها

ابرمنش

انعطاف پذیر ابر منشها

حوزه های کلان ابرمنشها

تاثیرات متقابل منشها بر بخت تکثیر یکدیگر

زبان؛ معیار تفکیک سیستم های فرهنگی

سرمش؛ قالب و چارچوب شناختی

رویکرد سیستمی به نظریه اطلاعات

اطلاعات دستوری و ساختاری

ارزش ؛ معنا

ارزش و معنا در منشها

جهش

جهش و اطلاعات ساختاری و دستوری

نیمه عمر منش

ساختار کمینه ای منش و انواع آن

متغییر های تعیین کننده ترمیب ساخت معنایی

تثلیث غربی

من؛ محور شکست جهان به درون و بیرون

فروکاست جهان با هدف ساده سازی


علم ؛ اخلاق

زيبايى شناسى


حال مى توان به شكلى دقيقتر به مفهوم دستور نگريست. دستور، چنان كه گفتيم، تغييرى رفتارى را در حامل انسانىِ منش ايجاد مىكند. اين تغيير رفتارى، با توجه به همانندساز بودن منش و ارزشى كه بايد قاعدتاً در راستاى بقاى اطالعات آن داشته باشد، به طور غيرمستقيم تكثير خودِ منش را هم ايجاب مىكند. دستور مىتواند، بر مبناى يكى از سه قلمرو يادشده، الگوى رفتارى ميزبان خود را دگرگون سازد. اگر منشِ حاوي دستور، مدعىِ بيان حقيقت در مورد جهان خارج باشد، دستور معيارهايی عقالنى و مستدل را اعمال مىكند. كسى كه چنين دستورى را اجرا مىكند، در انطباق با منطق خاص نظام دانايىاش، رفتارى عقالنى را از خود بروز مىدهد. در روزگار ما، كسى كه بر منطق درونى نظام دانايىاش آگاهى داشته باشد نگرشى نقادانه نسبت به اعتبار و صحت منش يادشده دارد و آن را با بدبينى و ترديد مىپذيرد. با وجود اين، بخش عمدهى اعضاى يک جامعه فاقد اين خودآگاهى هستند و به سادگى گزارههاى علمى را به عنوان حقايق مىپذيرند و آن را به عنوان اظهار نظر تكثير مىكنند. اگر دستور بار اخالقى داشته باشد - يعنی منشِ آن به كنش متقابل با ديگرى مربوط باشد - بسته به منطق خاصِ نظامِ اخالقى فرد، رفتارى خوب و شايسته را پديد مىآورد. كسى كه اين گزاره را تكثير مىكند، اين كار را به عنوان موضعگيرى انجام مىدهد و رفتارش در ردهى كنشهاى اصالحگرانه جاى مىگيرد. دستورى كه بار زيبايىشناختى دارد، به دليل ارجاع درونىاش، كمترين بخت را براى پذيرفته شدن توسط ديگرى داراست. چنين دستورى به