تعريف منش
عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی
- عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
- حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
- عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
- تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
- خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
- تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی
سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری
چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی
جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی
براى اين كه تعريف منش روشنتر شود، بايد هر يک از شروط
چهارگانهى يادشده به طور جداگانه مورد بررسى قرار گيرند.
الف( پيش از هر چيز، منش سيستمى اطالعاتى است. اين به آن معناست
كه:
1 )منش، سيستم است؛ يعنى، مىتوان در زمينهى ظهور آن - بسترى
فرهنگى كه از مجموعهاي از منشها تشكيل شده - حد و مرزى تشخيص
داد كه منش خاصِ مورد نظرمان را از بقيه جدا كند. اين حد و مرز، توسط
دو شاخصِ درونى )معنا( و بيرونىِ )نشانگان و رمزگان( تداوم مىيابد. به
سخن ديگر، همواره مىتوان تشخيص داد كه فالن معناى خاص و بهمان
مجموعه از نشانهها در منشِ خاصى وجود دارد يا ندارد. اين كه حرف »غ«
در شعر صداى پاى آبِ سپهرى وجود دارد يا ندارد، يا اين كه در
ضربالمثلِ »با يک گل بهار نمياد« معنايى مربوط به بومشناسى گياهان
گلدار نهفته است يا نه، به سادگى قابل تشخيص است. نكتهى ديگرى كه
از سيستم بودن منش نتيجه مىشود، به هم پيوستگى درونى عناصر آن
است. منش در واقع بستهاي نرمافزارى است كه به صورت يكجا و يكپارچه
از مغزى به مغز ديگرى منتقل مىشود.
2 )منش از جنس اطالعات است؛ يعنى، عامل اصلىِ پشتيبانِ مرزبندى آن
از جهان خارج شيوهى مربوط شدن عناصر درونىاش )يعنى اطالعاتش(