بافتشناسى منش
«واضح است كه عقل و هوش با هر جسمى نمى تواند همزيستى داشته باشد. درخت نمى تواند در اثير زندگى كند، يا ابرها در درياى نمک. همانطور كه ماهى نمى تواند در مزرعه زندگى كند و خون در سنگ جارى نمى شود، وجود و نمو هر چيزى را مكانى مشخص و معين است. »
- لوكرسيوس
رويكرد بافت شناسانه به منشها، به آن معناست كه ساختار و كاركردشان را در سطوح گوناگونِ نظام چهارلايه اي فراز تحليل كنيم. براى سادگى بيشتر، هر يک از اين سطوح را به طور جداگانه مورد بررسى قرارمى دهيم.
سطح زيستشناختى
- انواع حافظه
سطح روانشناختى
دیدگاه قدیمی؛ راستِ هنرمند و چپِ رياضیدان و سخنور
- الف) لذتهاى طبيعى
- ب) لذت هاى راستين
مقایسه لذت های دروغین و راستین
لذت های دروغین در سایر جانوران اجتماعی
شالودهى هستى در ذهن افراد هم به كمک مفهوم منشها بازنمايى مىشوند. رويكردى در ميان برخى از جامعهشناسان جديد - به ويژه گيدنز - وجود دارد كه میكوشد كنشهاى اجتماعى افراد را بر مبناى تفسير 193 ذهنى ايشان از زمان و مكان تحليل نمايد . بر مبناى مدلى كه از منشها ارائه كرديم، شيوهى خاص سازماندهى مفهوم مكان و زمان در يک جامعه را مىتوان به خوشهاى از منشها منسوب كرد كه براى توليد معنا در اين زمينه تخصص يافتهاند. زمان، چنان كه در نظريهى سيستمهاى اجتماعى تعريف مىشود، محورى است فرضى و خودساخته كه به طور قراردادى براى مديريت رخدادهاى زودگذرِ درون سيستم و متصل كردنشان با دگرگونیهاى محيط پرداخته مىشود. زمان، گونهاى از اتصال رخدادهاست كه شيوهى آرايش و چيدن رخدادهاى بر محور آن، چگونگى ارتباطشان با يكديگر، و شكل ثبت