اندركنش ميان منشها: تفاوت بین نسخه‌ها

از ویکی زروان
پرش به: ناوبری، جستجو
سطر ۲۶: سطر ۲۶:
 
[[سانسور نهادينه منشهای تنش زا]]
 
[[سانسور نهادينه منشهای تنش زا]]
  
3 .نهادهاى هنجارساز نمودهاى جامعهشناختىِ منشهاى سانسورچى  
+
[[روشهای سانسور در نهادهاى هنجارساز]]
هستند. روشهايى كه در اين نهادها و توسط آن منشها براى طرد كردن
+
 
منشهاى خطرساز و ضدهنجار مورد استفاده قرار مىگيرند عبارتند از:
+
 
الف( ناديده گرفتن منش كه به ويژه در مورد منشهاى مولدِ تنش روانى
+
 
كاربرد زيادى دارد. فضاى حالت معنايىِ پيرامون اين منشها به عنوان
+
4 .منشهاى سانسورچى راهكارهاى يادشده را از مجراى سيستمهايی
بخشهايى غيرمجاز و ممنوع نشانهگذارى شده و ذهن از ورود به آنها منع
+
اجتماعى اعمال مىكنند، كه نهادهاى هنجارساز خوانده میشوند. نگارنده
مىشود. محكمترين تضمينى كه براى عبور نكردن از اين خط قرمز وجود
+
در مورد اين نهادها در كتاب نظريهي قدرت به تفصيل سخن گفته، و از اين
دارد، هنجارهاى رفتارى و قواعدى است كه در زمان كودكى در جريان
+
رو براي پرهيز از تكرار سخن، در اينجا تنها بر ارتباط منشها با اين نهادها
فرآيند اجتماعى شدن به كودكان منتقل مىشود و معموالً فضاى حالت
+
تمركز میشود.
معنا و رفتار فرد را در باقى عمرش تعيين مىكند. به اين ترتيب، فرد معانى
+
نهادهاى هنجارساز بر اساس ساختار و كاركردشان، به اين شاخهها
غايى را بديهى و ترديدناپذير تلقى مىكند و اصوالً گزينههاى معنايى ديگرِ
+
تقسيم میشوند: خانواده، مدرسه، كليسا، بيمارستان، ارتش، زندان و بازار.
مربوط به آن زمينه را تشخيص نمىدهد و درک نمىكند.
+
اين نهادها به ترتيب كاركردهاي توليد مثل، آموزش، دستيابی به معناهاي
ب( واكسينه كردن حامالن بالقوهى منش راهى ديگر است. در اين شرايط،
+
غايی، ساماندهی بدن، منضبط كردن بدن، مهار كردارهاي غيرمجاز، و
نسخهاى ضعيف و ناخوشايند از منش خطرناک با برچسبها و عناصر
+
تبادل تعميميافته را به انجام میرسانند. اين نهادها همواره از راه تشويق يا
شناسايى ويژهاش آراسته مىشود و به عنوان منشى كه بايد تجربه شود در
+
تنبيه، و مديريت توزيع لذت و رنج در جامعه عمل مىكنند. اين كار
اختيار افراد قرار مىگيرد. رويارويى با اين منشهاى معيوب و تجربهى
+
مىتواند به يكى از دو شيوهى عريان يا پنهان به انجام برسد.
ناخوشايندى كه به دنبال آن مىآيد، معموالً، براى دورى از آن منش در  
+
شيوهى عريان، روشى است كه »معنا/ بقا/ قدرت/ لذت« به طور عينى
آينده بسنده است. در تمام جوامع، نمونههايى تجربى از اين شيوهى  
+
به كنشگر هنجار تعلق مىگيرد يا از فرد غيرهنجار دريغ مىشود. مجازات
سركوب منشها را داريم. معموالً نظريههاي پيچيدهى رقيب به زبانى ساده
+
مجرم در دادگاه، پذيرفته شدن پهلوانى نامدار به جرگهى اشراف، و تقدير
و عاميانه براى عوام مطرح مىشوند و بعد با تكيه بر نقاط ضعفى كه  
+
رسمى از زحمات يک مهرهى كارآمد در نظامى ديوانساالرانه، همه
پيشاپيش در آنها گنجانده شدهاند، نادرست، احمقانه و زيانبار ارزيابى
+
نمودهايى از تنبيه و تشويق عريان هستند.
 +
شيوهى پنهان، شكلى از توزيع لذت و رنج است كه از مجراى نمادهايى
 +
تعميميافته اعمال شود. مشهورترين نمادِ پاداش پول است و رايجترين نمادِ
 +
تنبيه، اَنگ. پول، عاملى تهى از معنا ولى قراردادى است كه مىتواند بسته
 +
به شرايط به هر نوع لذتى تبديل شود. در مقابل اَنگ برچسبى است با

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۴۶

رقابت؛ جوهره تکامل


انتخاب طبیعی قابل تحویل شدن نیست

ذن محصول همزیستی دو منش متفاوت

جوک و شایعه، حاصل رابطه انگلی منشها

منشهای سرکوبگر چگونه عمل می کنند؟

سطح فرهنگى بالاترین سرعت جهش را دارد

منشهاى سانسورچى

معانى تنشزا

تابو

سانسور نهادينه منشهای تنش زا

روشهای سانسور در نهادهاى هنجارساز


4 .منشهاى سانسورچى راهكارهاى يادشده را از مجراى سيستمهايی اجتماعى اعمال مىكنند، كه نهادهاى هنجارساز خوانده میشوند. نگارنده در مورد اين نهادها در كتاب نظريهي قدرت به تفصيل سخن گفته، و از اين رو براي پرهيز از تكرار سخن، در اينجا تنها بر ارتباط منشها با اين نهادها تمركز میشود. نهادهاى هنجارساز بر اساس ساختار و كاركردشان، به اين شاخهها تقسيم میشوند: خانواده، مدرسه، كليسا، بيمارستان، ارتش، زندان و بازار. اين نهادها به ترتيب كاركردهاي توليد مثل، آموزش، دستيابی به معناهاي غايی، ساماندهی بدن، منضبط كردن بدن، مهار كردارهاي غيرمجاز، و تبادل تعميميافته را به انجام میرسانند. اين نهادها همواره از راه تشويق يا تنبيه، و مديريت توزيع لذت و رنج در جامعه عمل مىكنند. اين كار مىتواند به يكى از دو شيوهى عريان يا پنهان به انجام برسد. شيوهى عريان، روشى است كه »معنا/ بقا/ قدرت/ لذت« به طور عينى به كنشگر هنجار تعلق مىگيرد يا از فرد غيرهنجار دريغ مىشود. مجازات مجرم در دادگاه، پذيرفته شدن پهلوانى نامدار به جرگهى اشراف، و تقدير رسمى از زحمات يک مهرهى كارآمد در نظامى ديوانساالرانه، همه نمودهايى از تنبيه و تشويق عريان هستند. شيوهى پنهان، شكلى از توزيع لذت و رنج است كه از مجراى نمادهايى تعميميافته اعمال شود. مشهورترين نمادِ پاداش پول است و رايجترين نمادِ تنبيه، اَنگ. پول، عاملى تهى از معنا ولى قراردادى است كه مىتواند بسته به شرايط به هر نوع لذتى تبديل شود. در مقابل اَنگ برچسبى است با