تعريف منش
عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی
- عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
- حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
- عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
- تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
- خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
- تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی
سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری
چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی
جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی
منش به مثابه یک سیستم اطلاعاتی
منش الگويى از فعاليت شبكه ى عصبى است
رمزگذاری منش در نظام های معنایی-نشانگانی
ت( آشكار است كه منشهاى رمزگذارىشده در نظامهاي نشانگانى- معنايى از مجارىِ ارتباطىِ برآمده از همين سيستمها منتقل مىشوند. به اين ترتيب، تكثير منشها و منتقل شدنشان از مغزى به مغز ديگر، مديون مجارى ارتباطىاى است كه تبادل معنا در ميان كنشگران منفرد را سازماندهى مىكنند. ث( آخرين شرط يک منش )تغيير رفتار در فرد حامل( را بايد با چند تبصره همراه كرد. در واقع هيچ راهى براى سنجش تأثير يک منش منفرد در رفتار يک نفر وجود ندارد. كل منشهاى حاضر در مغز يک انسان به همراه عناصر اطالعاتىِ غيرمنش - مانند برخى از حاالت روانى ناخودآگاه - سيستمى پيچيده را تشكيل مىدهند كه تعيينكنندهى بافت روانى فرد و ساخت شخصيتى اوست. به اين ترتيب، شخصيت و خلق و خوى روانى فرد در هر برش زمانى به شكلى همافزا از اندركنش منشهاى موجود در مغز وى نتيجه مىشوند. رفتار فرد محصول اين پيكرهى كالنِ روانشناختى است و ارتباطِ يک به يكى ميان يک رفتار يگانه و منشى يكتا وجود ندارد. پس چگونه مىتوان آخرين شرط را مورد وارسى قرار داد؟ مىدانيم كه يكى از تعاريف اطالعات، »عاملِ شكستن تقارن« است. تقارن در اينجا ابهام معنا مىدهد و مترادف است با هموزن بودن دو يا