تعريف منش: تفاوت بین نسخهها
سطر ۵۸: | سطر ۵۸: | ||
+ | [[آیا منشها واقعیت دارند؟]] | ||
− | + | ||
− | + | با توجه به آنچه گذشت، مى توان به عمق استعاره اى كه در واژگانِ فرهنگ، Bildung و Culture نهفته است پى برد. فرهنگ، فرآيندى است كه از سطح منشها به شكلى همافزا زاييده مى شود، و از زمينه ى قواعد معنايى حاكم بر كنش متقابل آدميان بركشيده (فراهنجيده) مىشود. | |
− | + | ||
− | + | فرهنگ پيكره اى پوياست كه در هر لحظه، بسته به شرايط پيرامونى،بازتوليد منشهايى خاص را ممكن مىسازد و به اين شكل مرتباً در حال ساخته شدن (Bildung)است. فرهنگ را مى توان محيطى مساعد دانستكه منشها در آن مى رويند و بسته به اهميتى كه براي بقاي فرد و گونه دارند انتخاب شده و پرورده (Culture)مى شوند. | |
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | + | ||
− | با توجه به آنچه گذشت، | + | |
− | فرهنگ، Bildung و Culture نهفته است پى برد. فرهنگ، فرآيندى است | + | |
− | كه از سطح منشها به شكلى همافزا زاييده | + | |
− | معنايى حاكم بر كنش متقابل آدميان بركشيده | + | |
− | فرهنگ | + | |
− | + | ||
− | ساخته شدن | + | |
− | + | ||
− | دارند انتخاب شده و پرورده | + |
نسخهٔ ۱۷ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۰۲
عنصر فرهنگی در نگرش سیستمی
- عنصر فرهنگی به مثابه یک سیستم
- حد و مرز عنصر فرهنگی با جهان پیرامون
- عنصر فرهنگی به مثابه حامل معنا
- تکثیرپذیری عنصر فرهنگی
- خطا؛ هزینه غیر قابل اجتناب همانند سازی
- تفکیک من از محیط، نتیجه عملکرد عنصر فرهنگی
سیستم پاداش، معیار درونی ارزشگذاری
چند مثال از پویایی سیستمهای تکاملی
جهش و انتخاب طبیعی؛ شرط لازم سیستم تکاملی
منش به مثابه یک سیستم اطلاعاتی
منش الگويى از فعاليت شبكه ى عصبى است
رمزگذاری منش در نظام های معنایی-نشانگانی
انتقال منش ها از مجاری ارتباطی
منش؛ عامل تغيير رفتار در فرد حامل
چند نکته در مورد منشها
با توجه به آنچه گذشت، مى توان به عمق استعاره اى كه در واژگانِ فرهنگ، Bildung و Culture نهفته است پى برد. فرهنگ، فرآيندى است كه از سطح منشها به شكلى همافزا زاييده مى شود، و از زمينه ى قواعد معنايى حاكم بر كنش متقابل آدميان بركشيده (فراهنجيده) مىشود.
فرهنگ پيكره اى پوياست كه در هر لحظه، بسته به شرايط پيرامونى،بازتوليد منشهايى خاص را ممكن مىسازد و به اين شكل مرتباً در حال ساخته شدن (Bildung)است. فرهنگ را مى توان محيطى مساعد دانستكه منشها در آن مى رويند و بسته به اهميتى كه براي بقاي فرد و گونه دارند انتخاب شده و پرورده (Culture)مى شوند.