جام جم زروان
هسته ی مرکزی نظریه ی زروان، شبکهای از «جفتهای متضاد معنایی» است که با سرواژه ی «جمّ» مورد اشاره قرار می گیرد. جم ها ماهیتی مستقل و هستی شناختی ندارند، بلکه تنها عناصری شناخت شناسانه و رمزگانی زبانی هستند که برای بازنمایی مضمون های فهم شده و صورتبندی شان کاربرد دارند. با وجود این، کل هستی ای که ما میشناسیم از ورای جم ها مشاهده پذیر گشته است. به بیانی، ما همگان در رویایی واقعنما زندگی می کنیم که واژگان و زبانِ آن را جم ها بر می سازند. جم ها معمولا به بروز توهم ها و خطاهایی شناختی منتهی می شوند، و در نتیجه روندهای معیوب و مسیرهایی بن بست، یعنی کژکارکردی، را پدید می آورند که به کاستیها و نقصهایی ساختاری ختم میشود. به این ترتیب، سیستمِ «من» به دلیل پردازش نادرست و ناقص جم ها با تله هایی دست به گریبان میشود که قدرت، بقا، معنا و لذتِ او را کم می کنند. شناسایی درست جم ها و وارسی روند ها و فرآیند های برخاسته از آن، راه را بر بهسازی این کارکرد ها و بازسازی آن ساختارها می گشاید. به این ترتیب، جمِ تازهای (راهبرد در برابر تله) پدید میآید که پیام اصلی این نوشتار است.
محتویات
- ۱ هستی
- ۲ شناخت
- ۳ زیست جهان
- ۴ خودانگاره
- ۵ سطح زیستی
- ۶ لوله های رگ-پی-عضله
- ۷ لوله های دفعی-تناسلی
- ۸ لوله گوارش
- ۹ سطح روانی
- ۹.۱ وضعیت موجود ـ وضعیت مطلوب
- ۹.۲ تمامیت ـ ناتمامیت
- ۹.۳ تنش ـ رفع تنش
- ۹.۴ تنش عادی ـ تنش بنیادین
- ۹.۵ درست ـ نادرست
- ۹.۶ فراموشی ـ یادآوری
- ۹.۷ اختگی ـ کامروایی
- ۹.۸ افسوس ـ آرزو
- ۹.۹ رامش ـ آرامش
- ۹.۱۰ غریزه ـ میل -نیاز ـ گرایش
- ۹.۱۱ میل ـ پرهیز
- ۹.۱۲ مرکزدار ـ مرکززدوده
- ۹.۱۳ والد ـ کودک
- ۹.۱۴ شناسنده ـ انتخابگر - کنشگر
- ۱۰ دستگاه شناسنده
هستی
مهمترین جم های مطرح شده در هستی عبارتند از مِهْرَوَند ـ پديده، هستی- نیستی، بود- نبود، حضور- غیاب، کرانمندی- بیکرانگی، زمان- مکان، تقارن- شکست تقارن، همسانی- ناهمسانی و چیز- رخداد
شناخت
بودن ـ شدن
گیتی ـ مینو
سامان ـ آشوب
کل ـ جزء
علیت ـ تصادف
جبر ـ اختیار
انتخاب ـ اجبار
ارجاع ـ تحویل
نماد ـ معنا
پرسش ـ پاسخ
جم
زیست جهان
من ـ دیگری-جهان
دانایی ـ هنر-اخلاق
درست ـ نادرست
نیک ـ بد
زیبایی ـ زشتی
فراز
من ـ دیگری
خودانگاره
انگاره ـ خودانگاره
تن ـ من-فرامن ـ من آرمانی
جسم ـ روح
من ـ فرامن
قلبم (قدرت ـ لذت - بقا ـ معنا)
توجه: ترتیب درست این چهار واژه بر مبنای نظریه زروان، بقا، لذت، قدرت و معناست اما برای ساختن سر واژه ای معنادار جهت تسهیل در امر به یادسپاری و به یاد آوری ترتیب آنها برای ساختن سر واژه قلبم به این شکل تغییر داده شده است.